گاهی به برادرم حسودیام میشود که پسر به دنیا آمده. پسرها راحتترند! برادر من یک سال و نیم از من کوچکتر است. اما حق دارد که شبها ساعت ده به خانه بیاید. من چی؟/ خانم مدیر! اوه، از دستش بیزارم! ... همهاش حرفهای کهنه! «سربهزیر باشید! مودب باشید! از پسرها پرهیز کنید!» از بس که سرم را زیر انداختم پشتم قوز درآورده! چرا یکی نیست به ما بگوید: «سرتان را بلند نگهدارید؟»...