آمارتیا سن که امروزه متفکری شناختهشده در زمینۀ فلسفه و ماهیت توسعه به شمار میرود، در آثار خودش به حمایت از آن شکل از توسعۀ انسانی پرداخته که در آن دولت برخلاف آموزههای لیبرالیسم نو که خصلتی نحیف و حداقلی دارد، خود را در مقابل پدیدههایی چون فقر، نابرابریها، قحطی و سایر اشکال عقب ماندگی مسئول میداند. به عقیدۀ او توسعه نوعی فرایند گسترش تواناییهای مردم و خواست مشارکت جدی آن ها است.