مهدی طالعینیا نقاش و احیاکننده هنر «پردهکشی» و «نقاشی قهوهخانهای» درباره نحوه پرداختن دانشگاهها به هنر میگوید: بدون توجه به ریشههای باستانی هنر ایرانی میآیند و صرفا از هنر اروپا شروع میکنند. نتیجه این هنر زیر بتهای مدرنیزمی است که در ایران مد شده و خود صاحبان فن هم آن را نمیفهمند! دلیلش این است که برای انجام امور مطروحه، زیرساختهای مناسبی در دانشگاهها نداریم. هر اتفاق مهم فرهنگی در دو محیط دانشگاه و کوچه و بازار اتفاق میافتد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، در میان هنرهای ایرانی، تعدادی پس از ظهور اسلام و بروز آن در کشور پدید آمدهاند؛ یا حداقل اینکه میتوان گفت هنرهای ایرانی پس از آمدن اسلام به این سرزمین تکامل یافتهاند. آنهایی هم که خیلی تلفیقپذیر نبودهاند مسیری جدید را بر اساس شرایط و تفکر مردم و هنرمندان هر عصر در پیش گرفتهاند.
اگر به تاریخ نگاهی اجمالی داشته باشیم، در مییابیم که هنرهایی چون «خوشنویسی»، «نقاشی»، «نگارگری»، «سفالگری» و البته «نقالی» و «پردهخوانی»، ایرانی هستند؛ که در مقطعی از تاریخ جامهی اسلام به تن نموده و رشد و بالندگی بیشتری پیدا کردهاند. البته که دین و آیین و مذهب همواره بر هنر جهان در همه کشورها تاثیراتی داشته است؛ چرا که تعالی و معنویت مستقیم یا غیر مستقیم در کنار مسائل انسانی، یکی از مولفههای جدایی ناپذیر هنر ناب است.