در ایران که مسائل اساسی چون دموکراسی، وحدت دولت-ملت، رواداری، حقوق بشر و ... هنوز حل نشدهاند، عقبماندگی و بحرانهای متعاقب کرونا، بسیار بیشتر خواهد بود. ممکن است ایران و کشورهای شبیه آن، دیگر موقعیتی برای پیشرفت و توسعه بدست نیاورند و برای همیشه به کشورهای حاشیهای جهان پیشرفته تبدیل شوند.
حسین رفیعی
«کرونا»، ویروس جدیدی است که خیلی چیزها در مورد آن مجهول و نادانسته است:
الف- دارو و واکسن ندارد. معلوم نیست که آیا واکسن و داروی درمان آن ساخته خواهد شد؟ و تا کی این کار ممکن خواهد شد؟ بطور عادی در آمریکا، هر داروی جدید پس از طراحی به طور متوسط، ۱۵ سال و ۷۰۰ میلیون دلار، زمان و هزینه لازم دارد. البته در حالت عادی، طراحی و ساخت دارو تا زمان تولید، محرمانه است و از مالکیت شرکت سرمایهگذار، خارج نمیشود.شرایط کرونا متفاوت است. چین، ساختار RNA آن را پس از کشف در اختیار جهانیان گذاشت تا همه برای ساخت دارو و واکسن آن فعال شوند و امروز در دهها آزمایشگاه، شب و روز روی آن کار میکنند. ولی اینکه تقلاهای این آزمایشگاهها به نتیجه خواهد رسید و یا کی به نتیجه خواهد رسید، معلوم نیست. آنچه گفته میشود، حدس و گمان است. نتیجه آنکه ممکن است بشر تا مدتهای مدیدی گرفتار آن باشد. داروهای موجودی که روی آن تأثیرگذار هستند و عملکرد نسبی دارند،[مانند کورتون در آزمایشگاه خانم فیروزه بنیصدر و یا داروهای مبارزه با مالاریا]، درمان قطعی ندارند و به پروتکل درمانی تبدیل نشدهاند.
ب- موتاسیون و جهش ژنتیکی آن معلوم نیست. ممکن است پس از کشف دارو و واکسن ویروس فعلی، جهش در ژنهای(RNA) آن پیدا شود که واکسن و داروی جدیدی را طلب کند و این پدیده ممکن است بارها تکرار شود.
ج- از ایمنی بدن مبتلایان اطلاعی در دست نیست. آیا پس از مبتلا شدن هر فرد و آنتی بادیهایی(پادتنها) که برای مقابله با ویروس به طور طبیعی و خودجوش در بدن انسان تولید میشوند، مانند سایر بیماریها، بدن فرد مبتلا در مقابل حمله آینده این ویروس، ایمن می شود؟
د- به هر حال زمینه کاری گستردهای برای شرکتهای دارویی در جهان ایجاد شده است که همچون داروهای سرطان، ایدز، پارکینسون، MS، وایگرا، بیماریهای قلبی-عروقی و … بازار پرسودی برای آینده شرکتی خواهد بود که زودتر، این دارو و واکسن را بسازد.
نتیجهگیری: کرونا، تا سالهایی که نمیتوان پیشبینی کرد، بشر کره خاکی را درگیر خواهد کرد. عوارض اقتصادی، اجتماعی، روانی، جمعیتی و تمدنی آن معلوم نیست. آنچه تا کنون پیش آمده نشان از تحولات عمیقی کشورها در آینده دارد. آنچه تاکنون مشهود است:
۱- دیجیتالیزه شدن جهان است؛ کار از راه دور، و در خانه که کاهش شدید صنعت حمل و نقل و مصرف نفت را به دنبال خواهد داشت. چیزی که کشورهای پیشرفته خیلی سریع دارند به آن عادت میکنند و تکنولوژی ارتباطات و دیجیتالی کردن زندگی خود را سریع به پیش میبرند و زیرساختهای آن را به سرعت تولید میکنند. این کشورها خواهند توانست عواقب اقتصادی-اجتماعی کرونا را راحتتر تحمل کنند و به پیشرفت خود ادامه دهند.
۲- کشورهای عقبمانده مانند ایران، در این رقابت، عقب خواهند ماند. شکاف میان کشورهای پیشرفته و عقبمانده، بیشتر خواهد شد. مگر کشورهایی که مدیریت و توانایی مالی کافی داشته باشند؛ مانند چین، برزیل، و …
در ایران که مسائل اساسی چون دموکراسی، وحدت دولت-ملت، رواداری، حقوق بشر و … هنوز حل نشدهاند، عقبماندگی و بحرانهای متعاقب کرونا، بسیار بیشتر خواهد بود. ممکن است ایران و کشورهای شبیه آن، دیگر موقعیتی برای پیشرفت و توسعه بدست نیاورند و برای همیشه به کشورهای حاشیهای جهان پیشرفته تبدیل شوند.
۳- مزیتهای کنونی کشورها به سرعت تغییر خواهند کرد. نفت، جمعیت و … جای خود را به تکنولوژیهای دیجیتال، بیوتکنولوژی، بیوشیمی، پزشکی، مهندسی پزشکی، … و به طور کلی به علم و تکنولوژی خواهند داد. اگر کشورهایی مثل ایران با داشتن نفت ،و یا چین و هند با مزیت جمعیتشان میتوانستند بخشی از رقابت با کشورهای پیشرفته را در جهان داشته باشند، در آینده این مزیتهای طبیعی، بسیار کمرنگ شده و مزیتها به نیروهای انسانی هوشمند تغییر خواهند کرد. فرار مغزها پررنگتر و فرار سرمایهها کمرنگتر خواهند شد. «انسان هوشمند»، گرانیگاه جهان پیشرفته آینده خواهد شد.
۴- دیجیتالیزه شدن جهان در مقطع کنونی، مهمتر، سریعتر و مؤثرتر از کشف ماشین بخار، هسته اتم، تلفن و تلگراف، هواپیما، کشتیهای اقیانوسپیما، رادیو و تلویزیون، کشف میکروب، مواد شوینده، آنتیبیوتیکها و … جهان را تغییر خواهد داد. در جهان جنوب، از جمله ایران، کشوری میتواند نجات پیدا کند که اولاً تغییر را فهم کند و ثانیاً به سرعت خود را مجهّز به سلاح تغییر کند. کشورهای پیشرفته صنعتی کنونی، هم تغییر را زودتر فهمیده و خواهند فهمید و هم امکان تجهیز خود به سلاح تغییر را دارند و از خود «انعطاف» نشان خواهند داد و «تطبیق» را خواهند پذیرفت.