بزرگترین و هولناکترین شبیخونی که به ملت می زنند این نابخردانند نه آن ویروس و تا این نوع تفکر پابرجاست و آتش به اختیار عمل می کند و با آن با جدیت برخورد نشود با مشکلات فراوان روبرو خواهیم بود، بوسیدن ضریح یعنی شرک و آنکه نمی فهمد و یا نمی خواهد بفهمد چه بخواهد و چه نخواهد و چه تصور کند که عبادت می کند و ارادت می ورزد بی تعارف دارد شیطان و بت می پرستد و مشرک است، شرکی که از پرستیدن لات و هبل و عزی هم خطرناکتر است، ابراهیمی می خواهند تبر به دست، پیامبر اسلام حضرت محمد (ص) را می خواهد تا در کعبه مشرکان را بگشاید و علی را بر فراز کرده تا یک به یک بتها را در هم شکند
علیرضا کفایی
مصیبتی دامنگیر شده و به هر جایی سر می کشد و تر و خشک نمی کند، گرفتار می کند و در رنج و تعب می اندازد و خوب و بد نمی شناسد، آلوده می کند و بیمار؛
می تر ساند و می کشد.
ویروسی که جان می گیرد نادان است و بالاخره با دانش بشری از پای در خواهد آمد، گرچه قربانیانی خواهد داشت، فعلاً که می تازد و تا حدودی هم کننرل شده است اما ما که می دانیم و باید راهی برگزینیم که در این وانفسا کمتر ضرر جانی رسد و خسارت به حداقل رسد.
مصیبت بزرگتر اما نادانی ویروسهایی است که در گمراهی و پلشتی و رجس باطنی غوطه می خورند و بر نادانی خود یا نادانند که در جهل مرکب اند و یا کیسه دوخته اند تا با حماقت خود در ارادت ورزیدن دروغین به اولیاءالله به نوایی برسند و هر دو دسته خسارتهای بیشتر و جبران ناپذیر نسبت به آن ویروس بیماری زا دارند، آن ویروس پنهان از چشمها، جسم را بیمار می کند و علاجی دارد اما اینان ویروسهایی هستند که روح و روان جامعه را مختل می کنند و دین خدا را به تمسخر می گیرند و کافر سازی می کنند.
مضجع شریف ائمه و امامزادگان و بطور کلی فضاهای عمومی ملک طلق کسی نیست و متعلق به همه مردم و باید از همه نظر و در این اوضاع بی ریخت اپیدمی بیماری کرونا از نظر بهداشت و منع زیارت و منع تردد عبور و مرور بیشتر مورد توجه قرار گیرد، آنکه در حماقت محض اعلام می کند که شفاخانه است و آنکه زبان بر می کشد و لیس می زند و افتخار می کند جنایتکار است، یا قصد دارد تا مردم را عامدانه به کام مرگ فرو فرستد و یا در جاهلیت مانده است و هر دو به یک نسبت خسارت بارند.
عزادری ها، مداحی ها، نمازهای جمعه و جماعات، اعیاد و سوگواری ها، امازاده ها و ….. همه و همه در این وضعیت باید تابع قانون باشند و چنانچه تخطی صورت پذیرد به احترام جامعه و مردم با آنها به شدیدترین وجه برخورد شود.
بزرگترین و هولناکترین شبیخونی که به ملت می زنند این نابخردانند نه آن ویروس و تا این نوع تفکر پابرجاست و آتش به اختیار عمل می کند و با آن با جدیت برخورد نشود با مشکلات فراوان روبرو خواهیم بود، بوسیدن ضریح یعنی شرک و آنکه نمی فهمد و یا نمی خواهد بفهمد چه بخواهد و چه نخواهد و چه تصور کند که عبادت می کند و ارادت می ورزد بی تعارف دارد شیطان و بت می پرستد و مشرک است، شرکی که از پرستیدن لات و هبل و عزی هم خطرناکتر است، ابراهیمی می خواهند تبر به دست، پیامبر اسلام حضرت محمد (ص) را می خواهد تا در کعبه مشرکان را بگشاید و علی را بر فراز کرده تا یک به یک بتها را در هم شکند که
” بنازم دستی که انگور چید
مریزاد پایی که در هم فشرد
برو زاهد خرده بر ما مگیر
که کار خدایی نه کاریست خرد”
بر این شبیخون بلا که جان و روان ملت را می آزارد و در شیوع بیماریهای جسمی و بدتر روحی یاری می رساند سدی قرار دهید تا مردم آسوده باشند و دین خدا مورد وهن و هتاکی قرار نگیرد.
برسان باده که غم روی نمود ای ساقی
این شبیخون بلا باز چه بود ای ساقی
حالیا نقش دل ماست در ایینه ی جام
تا چه رنگ آورد این چرخ کبود ای ساقی
دیدی آن یار که بستیم صد امید در او
چون به خون دل ما دست گشود ای ساقی …
تیره شد آتش یزدانی ما از دم دیو
گرچه در چشم خود انداخته دود ای ساقی
تشنه ی خون زمین است فلک ، وین مه نو
کهنه داسی ست که بس کشته درود ای ساقی
منتی نیست اگر روز و شبی بیشم داد
چه ازو کاست و بر من چه فزود ای ساقی
بس که شستیم به خوناب جگر جامه ی جان
نه ازو تار به جا ماند و نه پود ای ساقی
حق به دست دل من بود که در معبد عشق
سر به غیر تو نیاورد فرود ای ساقی
این لب و جام پی گردش می ساخته اند
ورنه بی می ز لب جام چه سود ای ساقی
در فروبند که چون سایه در این خلوت غم
با کسم نیست سر گفت و شنود ای ساقی