مسعود شفیعی کیا
اگرچه نوع تعامل مرجعیت عراق با اعتراضات گسترده و خونین عراق کمترین وظیفه نهاد روحانیت در قبال مردم است، ولی عقب افتادن حوزه ایران از این روش آنرا قابل ستایش بیشتری کرده است.
به عنوان نمونه در نجف مجتمعی مسکونی است به نام « مجتمع علوی » که مانند آنرا بیت آقای سیستانی برای اسکان برخی طلاب و روحانیونی که مشغول به تحصیلند در قم هم ساخته است.
مجتمع علوی در نجف مجتمعی نو ساخت است با امکاناتی مانند کارخانه برق و فروشگاه و …
البته اصل ساخت مجتمع هایی که روحانیت را تافته ی جدا بافته از مردم می کند و تجهیز آن در مناطقی مانند نجف که اکثر مردم در بیغوله زندگی می کنند، خلاف مروت و شأن مبلغ دین است.
چنانچه در درگیری های دوسال پیش که برای قطع و کمبود برق بود، وقتی در کل نجف فقط چراغ های این مجتمع به دلیل داشتن کارخانه برقِ مستقل روشن بود، موجب خشم مردم و شیوع شایعه در جوانان کم دقت و کم سواد معترض شد که مدعی دزدیدن برق نجف توسط مجتمع سیستانی شدند.
گذشته از اشتباه بودن اصل ساخت چنین مجتمع هایی، بلکه باید به طلاب قرض الحسنه برای خرید یا ساخت خانه بین محله های مردم دهند تا چنین نشود، ولی آنچه مورد نظر است، تدبیری است که در اعتراضات اخیر مردم خشمگین عراق شخص آقای سیستانی داشت.
این مجتمع که طلاب و روحانیون بیشماری با خانواده در آن زندگی می کنند در مرکز اعتراضات میتوانست مورد خشم قیام گرسنگان باشد.
بنابراین آقای سیستانی با مأمور کردن پسرش سید محمدرضا برای اجاره کردن خانه هایی حتی گرفتن اتاق هایی در هتل های اطراف حرم علوی از تمام ساکنین این مجتمع تا بازگشت آرامش خواسته نقل مکان کنند، و گفته هیچ کس نباید بماند تا بهانه درگیری با مردم شود، چراکه کسی حق برخورد و درگیری با معترضینی که وارد مجتمع میشوند را ندارد.
دقت کنید جناب سیستانی که قدرت بسیج یکی دو میلیون حشد الشعبی برای مقابله با داعش را دارد، می توانست اینجا هم حتی از ارتش عراق که در آن نیز نفوذ دارد برای حفاظت و حتی درگیری و کشتار مهاجمین کمک بگیرد، ولی با تخلیه مجتمع زمینه کوچکترین درگیری را با هزینه ی مادی برطرف کرد، و گفت: «نمیخواهم بگویند حوزه هم برای ماندن با مردم درگیر شده است».
و همین منجر شد که مجتمع علوی مانند تأسیسات و حوزه مقبره شهید حکیم با تخریب مواجه نشود، چراکه آنجا هم شایعه کرده بودند که بازداشت شدگان را در ساختمان حوزه مقبره حکیم نگهداری میکنند و به سرعت این « سرایت هیجانی » بین معترضین منجر به تلاش آنان برای ورود و تخریب مجتمع مقبره حکیم شود.
ولی معترضان با ورود به مجتمع خالی از سکنه ی علوی بدون کوچکترین تخریب فقط به دیوارنویسی و لاستیک آتش زدن بسنده کردند و خوشبختانه خونی و آبرویی نریخت!
البته شاید این ایراد به مرجعیت عراق باقی باشد، که در بیش از ده_ دوازده سالی که عراق دولت منتخب دارد، چرا از نفوذ خود برای بسط عدالت و پیشرفت و رفع فساد و ممنوعیت بستن قراردادهای استعماری دولت شیعی عراق با آمریکا و انگلیس که نفت و ارتش و امنیت عراق را تا حدودی به کنترل آنان درآورده تعلل کردند.
ولی حال با زرنگی و دوراندیشی ایشان برای جلوگیری از درگیری حوزه و حامیان حوزه با مردم معترض و با به رسمیت شناختن اعتراضات و شهید دانستن کشته ها و درخواست محاکمه عاملان کشتار و فشار بر دولت برای اصلاح و حتی تغییر دولت، ایشان را حداقل در این بخش مدبر دیدیم.
حال مقایسه کنید با کسانیکه در کنار درد گرسنگی و بی خانمانی و بیکاری مردم ایران، حوزه های کاخ گون ساخته و در اوج بی تدبیری دختران و پسران طلبه را بین معترضان رها میکنند تا بهانه ای برای سرکوب شود!
به امید بازگشت تدبیر و شعور عدالت و رحمت به همه مملکت ها؟
أللّهمّ عجّل لولیک الفرج و النّصر و العافیه، و ٱجعلنا من خیر أعوانه و أنصاره و شیعته و المستشهدین بین یدیه طائعاً غیرَ مکروه.