زن جوان در ادامه اضهاراتش گفت: مرد جوانی که کنارم نشسته بود و با ماسک صورتش را پوشانده بود چاقویی روی گردنم گذاشت. از ترس زبانم بند آمده بود. هرچه التماس میکردم با من کاری نداشته باشند حرف به گوششان نمیرفت. سرانجام وقتی با چاقو چندین ضربه به من وارد کردند، پس از سرقت گوشی و پول و طلاهایم با زور کارت بانک و رمز بانکم را گرفتند مرا در یک خیابان خلوت و دورافتاده رهایم کردند.