این دو ویژگی کرامت انسانی یعنی این که وضعیت کنونی یک فرد حالت مطلوبی نیست و کرامت بسیار ارجمند یک فرد به هر فردی بستگی دارد و باید به فعلیت برسد نیچه را به سوی نقد عقل گرایی و اومانیسم مدرن ترغیب میکند. به همین ترتیب، مولانا به نقد عقل گرایی و درک سطحی از دین پرداخت. اومانیسم مدرن مبتنی بر طبیعت پایدار انسانیت است که افراد را به عنوان حیوانات منطقی محدود تعریف میکند و آنان را به سطح بسیار پایینی از اشتراک تقلیل میدهد. هم چنین، درک سطحی از مذهب همانطور که مولانا از آن انتقاد میکند باعث احترام بیش از حد به مناسک دینی شده، اما به انسان فهمیده به شدت توهین میکند و انسانیت را از مظهر خدا به ابزاری برای منافع رهبران دینی تقلیل میدهد. مولانا و نیچه در قلمرو مردم عادی عقل سلیم و عقلانیت را بی ارزش نمیکنند، اما به لحاظ آرمان نهایی خردگرایی را به شدت نقد میکنند. مولانا دسته بندی حیوانات و دیگر موجودات مادی را با انسانهایی که مظاهر ابدی خداوند هستند ناشایست میداند. نیچه آن را زندگی در روزمرگی و اخلاق اجتماعی میداند.