۱۰:۰۷ – ۲۷ تير ۱۴۰۳
شهریور سال ۸۷ گزارش درگیری مرگباری به پلیس یکی از شهرستانهای اطراف پایتخت اعلام شد. به دنبال این خبر، تیم جنایی راهی محل شده و با جسد پسر جوانی مواجه شدند که با ضربه چاقو به قتل رسیده بود. در تحقیقات میدانی از شاهدان، هویت عامل قتل به نام حامد برملا شد.
به دستور بازپرس جنایی، جسد پسر جوان به پزشکی قانونی منتقل شد و تحقیقات برای دستگیری حامد در دستور کار کارآگاهان جنایی قرار گرفت. بررسیها برای دستگیری حامد ادامه داشت تا اینکه ۲۴ ساعت بعد، وی به کلانتری رفت و تسلیم شد. پسر جوان در تشریح ماجرا گفت: صبح دیروز قرار بود که با دوستانم به مسافرت تفریحی برویم. قرارمان سفر به شمال بود، اما زمانی که دوستم پدرام – مقتول- به جمع ما پیوست، شروع به ناسازگاری کرد و خواست به جای سفر به شمال به همان اطراف برویم. پدرام مدعی بود که جاده شلوغ است و مدت تعطیلات کم و به همین دلیل خوش نمیگذرد. من از دست پدرام ناراحت شدم و به او گفتم ما برای سفر به شمال برنامهریزی کردهایم، اما تو برنامه ما را به هم زدی و سر همین موضوع باهم دعوایمان شد و پدرام یقهام را گرفت و سیلی به صورتم زد. من کلکسیون اشیای عتیقه دارم. آن روز از شانس بدم یک چاقوی عتیقه کوچک خریده بودم و داخل جیبم بود. زمانی که پدرام به گوشم سیلی زد، عصبانی شدم و دست به چاقو شدم و قتل رخ داد.
وقتی پرونده به دادگاه کیفری رفت باتوجه به درخواست اولیای دم برای قصاص، قضات دادگاه کیفری متهم را به قصاص محکوم کردند. با تأیید این حکم در دیوانعالی کشور، مدتی بعد حامد پای چوبه دار رفت، اما زمانی که طناب دار به گردن او آویخته شد، با خواهش و درخواست از اولیای دم توانست برای مدتی مهلت بگیرد. با پایان این مدت پسر جوان برای دومین بار پای چوبه دار رفت و اینبار نیز اولیای دم با وساطت مسئولان زندان و واحد صلح و سازش به قاتل مهلت دادند.
پسر جوان که در این مدت در زندان توبه کرده و به همزندانیهایش کمک و چندین جزء از قرآن را نیز حفظ کرده بود، با خبر شد که پدرش فوت کرده است. خانواده حامد در ملاقات با او خبر دادند که بعد از مرگ پدرش زمینی به او ارث رسیده است و حامد پشت میلههای زندان نذر کرد که اگر اولیای دم او را ببخشند، زمینی که به او رسیده را بفروشد و هزینه آن را برای آرامش روح مقتول صرف کند.
بخشش در آخرین لحظه
در سال ۱۴۰۰ وقتی برای سومین بار نام حامد در فهرست اجرای حکم قرار گرفت و در روز موعود وی پای چوبه دار رفت، اتفاق عجیبی رخ داد. خانواده مقتول که تا آن موقع خواهان قصاص بودند، اعلام کردند که از قصاص قاتل بدون هیچ چشمداشتی گذشت خواهند کرد.
مادر مقتول در رابطه با بخشش قاتل پسرش گفت: در تمام این مدت تصور میکردم که با قصاص قاتل هم روح پسرم آرامش پیدا میکند و هم اینکه خودم کمی آرامتر میشوم. تصمیم من برای اجرای حکم جدی بود، اما هر بار که پای چوبه دار میرفتیم تا حکم را اجرا کنیم یک حس عجیبی به من میگفت دست نگهدار. تا اینکه شبی که قرار بود برای سومین بار حامد را به پای چوبه دار ببرند، خوابی دیدم که زندگی خودم و قاتل پسرم را دگرگون کرد. خواب دیدم که پسرم با لبخند به من میگوید مادر تو که انقدر سنگدل نبودی، چرا نمیبخشی. با دیدن این خواب به همسرم گفتم از قصاص گذشت کنیم و بدون هیچ چشمداشتی قاتل بچهام را بخشیدم.
به دنبال بخشش اولیای دم، حامد که ۱۳ سال در زندان به سر برده بود، آزاد شد. وی همانطور که نذر کرده بود، زمینی که به او ارث رسیده بود را فروخت و به دنبال کمک به زندانیانی رفت که ناخواسته مرتکب قتل شده بودند و با پرداخت دیه آنها، سعی کرد تعدادی از آنها را از زندان آزاد کند. او این کار را برای آرامش و آمرزش روح پدرام انجام میداد که خانوادهاش بدون چشمداشتی او را بخشیده بودند.
مدتی بعد از آزادی حامد مطلع شد یکی از هممحلیهایش به نام شایان مرتکب قتل شده است. شایان بر سر اینکه چرا یکی از همسایههایشان به نام امیر آشغال و پوست تخمه را مقابل در خانهشان ریخته بود، دست به چاقو شده و او را به قتل رسانده بود. حکم شایان در دیوانعالی کشور تأیید شده بود و قرار بود بزودی پای چوبه دار برود.
حامد به درخواست خانواده شایان و برای رضای خدا و آمرزش روح پدرام، به سراغ خانواده مقتول رفت. او زمانی که مقابل خانواده مقتول نشست، گفت: من سالها همان جایی بودم که الان شایان هست و میدانم چه لحظات تلخی را سپری میکند. او روزی هزار بار میمیرد و زنده میشود و نمیداند از شدت شرمندگی چه کار کند. خانواده پدرام مرا مجازات نکردند و الان خیلی خوشحال هستند. من هم تمام تلاشم را میکنم تا برای پسرشان کارهای خداپسندانه انجام دهم و روحش در آرامش باشد. حالا از شما میخواهم به خاطر رضای خدا و آرامش روح پسرتان و همچنین پدرام از قصاص گذشت کنید. بدین ترتیب خانواده مقتول نیز با شنیدن صحبتهای حامد از قصاص قاتل پسرشان به شرط دریافت دیه گذشت کردند. با بخشش اولیای دم، پسر زندانی بزودی در دادگاه از جنبه عمومی جرم محاکمه خواهد شد.
منبع: روزنامه ایران