۰۸:۴۸ – ۱۸ تير ۱۴۰۳
چندی قبل مرد میانسالی به سراغ پلیس رفت و از ناپدید شدن دختر ۱۸ ساله اش خبر داد. او گفت: دخترم صبح روز گذشته به بهانه خیاطی به خانه دوستش رفت، اما دیگر برنگشت. هر چه با تلفن همراهش تماس گرفتم پاسخ نداد.
به خانه دوستش رفتم، اما در کمال ناباوری متوجه شدم که دخترم به ما دروغ گفته و اصلا به خانه او نرفته است.
از دیروز تا به حال، هر جایی که تصور میکردیم را برای پیدا کردن مهشید گشتهایم، اما هیچ رد و نشانی از او بدست نیاوردیم.
بعد هم متوجه شدیم او طلاهای مادرش را هم برداشته و رفته است.
با شکایت مرد میانسال، تحقیقات از سوی مأموران پلیس آغاز شد. تا اینکه در ادامه یکی از دوستان دختر گم شده گفت: مدتی بود که مهشید در فضای مجازی با پسر جوانی آشنا شده بود، چون آن پسر افغانستانی بود و میدانست خانوادهاش با ازدواج آنها مخالفت میکنند به همین دلیل تصمیم گرفت که با پسر مورد علاقه اش فرار کند.
بررسیها برای یافتن مهشید ادامه داشت تا اینکه دوست وی اطلاعات جدیدی در اختیار پلیس قرار داد: دیشب مهشید با من تماس گرفت و گفت با همان پسر به خانه یکی از اقوامش در تهران رفته است. بعد هم به بهانهای آدرس خانه را گرفتم.
وقتی مأموران پلیس راهی خانه مورد نظر شدند پس از هماهنگی با بازپرس روحانی زاده، وارد خانه مورد نظر شدند. اما دختر و پسر جوان را پیدا نکردند.
صاحب خانه که از اقوام پسر جوان بود در تحقیقات گفت: چند روزی آنها به خانه ما آمدند و بعد هم راهی افغانستان شدند.
البته من فهمیدم که پسر جوان به مهشید گفته بازیگر و خواننده است و در افغانستان طرفداران زیادی دارد، اما دروغ گفته، چون او کارگر ساده رستوران بود.
باتوجه به فرار دختر جوان و ترفند فریبکارانه پسر افغانستانی، دادیار شعبه اول دادسرای جنایی تهران دستورداد تا مکاتبات لازم با پلیس بین الملل صورت گیرد و آنها را به ایران بازگردانند.
منبع: روزنامه ایران