بررسی روند تولید نفت و درآمدهای ارزی حاصل از صادرات نفت نشان میدهد این عامل مهمترین محرک رشد اقتصادی در سه ساله ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۲ بوده است، به این معنی که سازوکارهای زودگذر و کوتاه مدت ناشی از نوسانات ارزی حاصل از صادرات نفت خام منجر به رشد اقتصادی شده است. سوال این است که آیا این محرکها می تواند ادامه دار باشد؟
به گزارش ایلنا، بانک مرکزی اخیرا اعلام کرده است که طی دوره سه ساله ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۲ متوسط نرخ رشد اقتصادی برابر ۴.۳ درصد بوده است؛ به عبارت دیگر جمع رشد اقتصادی این سه سال حدود ۱۳ درصد بوده است. به این معنی که تولید ناخالص داخلی در انتهای سال ۱۴۰۲ نسبت به سال ۱۳۹۹ به میزان ۱۳ درصد رشد کرده است. نکته این است که آیا واقعا در طول این سه سال یک تحول ساختاری در رشد اقتصادی ایران اتفاق افتاده و کشور وارد یک دوره رشد اقتصادی باثباتی شده است؟ صرف داشتن رشد اقتصادی نمیتواند گویای عملکرد مناسب باشد. آنچه مهم است محرکهای رشد اقتصادی است. سوال این است که آیا رشد اقتصادی شکل گرفته ناشی از سازوکارهای بلندمدت و پایدار بوده است که ریشه در رشد موجودی سرمایه دارد؟ یا ناشی از سازوکارهای کوتاه مدت بوده که به واسطه شوکهای اقتصادی زودگذر حاصل میشود؟
واقعیتهای آماری بیانگر آن است کند که در طول این مدت نسبت سرمایه به تولید برابر ۳.۷۵ است که یک مقدار بالا و بیانگر پایین بودن بهرهوری سرمایه در اقتصاد ایران است. اگر رشد با محوریت سرمایهگذاری باشد قاعدتا باید منجر به افزایش موجودی سرمایه به عنوان یکی از مهمترین عوامل تولید در بخشهای محرک رشد اقتصادی ایران یعنی بخش نفت و صنعت شود. بررسی روند سرمایهگذاری نشان میدهد که رشد سرمایهگذاری در این بخشها در نهایت به میزان استهلاک سرمایه یا حتی کمتر از آن بوده است. رشد موجودی سرمایه بخش نفت و گاز دارای رشد منفی بوده است؛ یعنی در هر سال از میزان سرمایه در این بخش کاسته شده است. رشد موجودی سرمایه بخش صنعت نیز منفی بوده است. پس نتیجه این است که رشد اقتصادی در طول این سه سال به خاطر سازوکارهای بلندمدت و پایدار رشد اقتصادی نبوده است.