نزول اجلالم به باغوحش این عالم در سال ۱۳۰۲. بیاغراق سر هفت تا دختر آمدهام که البته هیچکدامشان کور نبودند اما جز چهارتاشان زنده نماندهاند... دبستان را که تمام کردم دیگر نگذاشت درس بخوانم که «برو بازار کار کن» تا بعد از من جانشینی بسازد و من بازار را رفتم اما درالفنون هم کلاسهای شبانه باز کرده بود که پنهان از پدر اسم نوشتم.